(بخش سوم)
فاصله طبقاتى ميان آنها زياد بود. هركس قدرت و نيروى بيشترى داشت به زيردستان خود ستم مى كرد و
براى جمع كردن اموال بيشتر، به بى چارگان زور مى گفت و به جاى آن كه در برابر آن همه نعمت هاى وافر و نيروى بسيارى كه خداى تعالى به آنها عنايت كرده بود، به سپاس گزارى و شكر وى اقدام كنند تا موجب رست گارى آنها گردد، به سركشى خود در زمين افزوده و راه گردن كشى پيش گرفتند.
كم كم گناه بزرگ ديگرى ميان آنها پيدا شد و روى سابقه اى كه از بت پرستان پيش در خاطر داشتند، به ساختن پرستش بتها و پرستش انها دست زده و به بزرگ ترين كج روى بشرى گرايش پيدا كردند...
تا جايي كه قرآن مى فرمايد :
قالُوا يا هُودُ ما جِئْتَنا بِبَيِّنَةٍ وَ ما نَحْنُ بِتارِكِي آلِهَتِنا عَنْ
قَوْلِكَ وَ ما نَحْنُ لَكَ بِمُؤْمِنِينَ
گفتند: «ای هود، تو هیچ دلیل روشنی برای ما نیاوردی، و ما برای سخن تو، خدایانمان را رها نخواهیم كرد و به تو ایمان نمیآوریم؛.
منابع
تاريخ انبياء صفحه ٩٧
سوره هود آيه ۵۳
- پنج شنبه
- 3
- آبان
- 1397
- ساعت
- 9:48
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
ارسال دیدگاه