• چهارشنبه 16 آبان 03


ستارگان نجف سید علی قاضی طباطبائی -(بصيرت باطنى)

294

آقا سید حسن مصطوفی تبریزي می فرمود: یک زمانی به نجف مشرف شدم تا آقاي قاضی را زیارت کنم و از محضرش استفاده ببرم ولی بر اثر بدگویی برخی طلاب جاهل می ترسیدم به محضر آقاي قاضی بروم، یک روز در کنار درب بزرگ بازار حرم نشسته بودم و کسانی را که از درب قبله و سلطانی به حرم رفت و آمد می کردند می دیدم، یک لحظه در فکر فرو رفتم که اصلا" من براي چه به نجف آمده ام، من براي ملاقات با آقاي قاضی به اینجا آمده ام ولی می ترسم ، در همین اوان که نشسته بودم و در این فکر بودم دیدم یک سید بزرگواري از حرم مطهر بیرون آمد و دور تا دور بدنش را نوري احاطه کرده بود،
چنانکه از شش جهت اندامش نوري ساطح بود،
من شیفته این آقا شدم، دیدم به طرف درب سلطانی حرم رفت و نزد قبر ملا فتحعلی سلطان آبادي نشست، در این لحظه دیدم آن سید نورانی به کسی چیزي گفت و او نزد من آمد و گفت: آن سید می فرماید:» اي کسی که اسمت حسن است، سریره ات حسن است، شکلت حسن است، شغلت حسن  و نترس نزد ما بيا ( و ما این چنین به محضر آقاي قاضی مشرف شديم ) 
منبع
عطش بخش بصيرت باطنىبصيرت باطنى

  • پنج شنبه
  • 3
  • آبان
  • 1397
  • ساعت
  • 17:30
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران