• دوشنبه 5 آذر 03

 محمود اسدی

(زمزمه)من ازسفر رسیدم ای جانان

673

من ازسفر رسیدم ای جانان
داری به خاطر ای گل ریحان
بودم میان قتلگه حیران
عزیز زینب
از آه تو شد آسمان پر دود
عدو غمی بر غم من افزود
تشخیص جسمت کار سختی بود
عزیز زینب
حالا تو نشناسی مرا ای یار
از بس که دیدم غصه و آزار

دیدم در اینجا پیکرت افتاد
با دیدن تو مادرت افتاد
از دستای قاتل سرت افتاد
غریب مادر
غرق به خون روی تورا دیدم
شکاف ابروی تو را دیدم
من زخم پهلوی تو را دیدم
غریب مادر
یادم نرفته ای گل امّید
از سم مرکب پیکرت پاشید

داری خبر از خواهرت ای یار
با دست بسته بردنم بازار
زینب کجا و مجلس اغیار
عزیز زینب
یهودیان غربت ما دیدند
مقابل ما همه خندیدند
اطفال تو زغصه لرزیدند
عزیز زینب
به دور ناموس تو رقاص بود
گریان به نیزه سر عباس بود
****
شائق

  • دوشنبه
  • 7
  • آبان
  • 1397
  • ساعت
  • 18:37
  • نوشته شده توسط
  • میرکمال

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران