یه اربعینه بی تو گریونم
یه اربعینه از تو جا موندم
بی سر کربلا حسین جانم
روضه ی غربت تو رو خوندم
چی بگم از قیامت کوفه
چی بگم از مصیبتای شام
رخت اسارت به تن زینب س
من چی بگم از اون همه دشنام
چی بگم از دستایی که زخمه
مونده هنوز ردّ طناب ای وای
خیزرونو دیدم که بالا رفت
چی بگم از بزم شراب ای وای
قاتل تو کنار هر محمل
با شادی و هلهله می خندید
رباب بود و چشمای بارونی
لحظه ای که حرمله می خندید
تازیونه می خوردم از دشمن
به زیر لب اسمتو می بردم
نفس نفس می زدم و هربار
بغض گلومو باز می خوردم
هر کی رسید یه طعنه ای می زد
که خارجیا اومدن از راه
دلم شکسته از تموم شهر
انظر الینا یا قتیل الله
خالیه جای دخترت اینجا
کنج خرابه پیش تو جون داد
رقیه تو دیدم کنار طشت
تو رو صدا زد از نفس افتاد
کبوترنه خسته و زخمی
به آسمون عاشقی سر زد
با دل بی قرارش از دنیا
سه ساله زهرای حرم پر زد
- سه شنبه
- 8
- آبان
- 1397
- ساعت
- 22:0
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
اسماعیل شبرنگ
ارسال دیدگاه