ای حق نیافرید کسی را مثال تو
خورشید جلوه ای است زنور جمال تو
ای محرم حریم خداوند ذوالجلال
ای عقل مانده مات زجاه وجلال تو
هرجا به آیه آیه ی قرآن که بنگرم
گفته خدا سخن زجلال وکمال تو
ای برگزیده ای که توئی ختم انبیا
وین افتخار داده به تو ذوالجلال تو
دیدار توست موهبت خاص کردگار
دارند انبیا همه شوق وصال تو
ازآسمان رسید هرآن گه حضور تو
جبریل بوسه زد به غبار نعال تو
امشب به وادی دل من شور ومحشراست
سردست هردلی که ندارد خیال تو
ای کعبه ی امید همه درنماز عشق
محراب ماست ابروی همچون هلال تو
دامان اهل بیت تو حبل المتین ماست
دست توسل من ودامان آل تو
من کیستم غلام غلامان کوی تو
ای کاش پانهد به سر من بلال تو
هرکس گشود لب چو«وفایی» به مدح تو
یک نکته هم نگفت سخن از خصال تو
- جمعه
- 11
- آبان
- 1397
- ساعت
- 13:16
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
استاد سید هاشم وفایی
ارسال دیدگاه