جگرم پاره شده
واویلا جگرم پاره شده واویلا جگرم پاره شده واویلا جگرم پاره شده
واویلا غم دل چاره شده واویلا جگرم پاره شده واویلا جگرم پاره شده
واویلا سمّ کین کاره شده واویلا جگرم پاره شده واویلا جگرم پاره شده
******
من که مانند غریب الغربا در وطنم
پاره های جگرم کرده پُر از خون دهنم
با حسین سیّد و سالار بهشت و عدنم
صابر آل محمد گل زهرا حسنم
صابر آل محمد گل زهرا حسنم
من که در کودکی ام ماتم مادر دیدم
چادر خاکی او را به برابر دیدم
ماجرای فدک و غربت حیدر دیدم
از به یاد آوری اش لرزه بیفتد به تنم
صابر آل محمد گل زهرا حسنم
واویلا جگرم پاره شده واویلا جگرم پاره شده واویلا جگرم پاره شده
******
من که آغوش نبی بوده سراسر جایم
شاهد خوردن سیلی به رخ زهرایم
دیده ام فرق دو نیمه ، شدة بابایم
در گلستان ولا باغ گل یاسمنم
صابر آل محمد گل زهرا حسنم
من که در یاریِ دین نبوی کوشیدم
جامة سبز سپاه علوی پوشیدم
زهر با خدعة شاه اُموی نوشیدم
شکرِ الله که نشد پاره ز خنجر بدنم
صابر آل محمد گل زهرا حسنم
واویلا جگرم پاره شده واویلا جگرم پاره شده واویلا جگرم پاره شده
******
از همان دم که ابوبکرُ خلیفه کردند
دین بازیچة مردانِ ثقیفه کردند
گُم حدیث خُم و آیات شریفه کردند
مثل مظلومیِ بابا شهِ مظلوم منم
صابر آل محمد گل زهرا حسنم
زهر ناخورده دلم خون شده بود از کینه
می شکست سنگ جفا از دل من آیینه
می نشست داغ جدیدی به درون سینه
پیش از این دوخته بودم به دو دستم کفنم
صابر آل محمد گل زهرا حسنم
واویلا جگرم پاره شده واویلا جگرم پاره شده واویلا جگرم پاره شده
******
من که از غصة خونین حسین آگاهم
فکر آن یوسف افتاده میان چاهم
از جنان با سر ببریدة او همراهم
او به خون ، من به صبوری صف دشمن شکنم
صابر آل محمد گل زهرا حسنم
سروری گرچه دلِ خونِ حسن شد پاره
شد مؤثر به تنش زهر زنی مکاره
صبر او شد به ره دین محمد چاره
سرخوشم ذاکر آن یوسف گل پیرهنم
صابر آل محمد گل زهرا حسنم
واویلا جگرم پاره شده واویلا جگرم پاره شده واویلا جگرم پاره شده
******
- یکشنبه
- 13
- آبان
- 1397
- ساعت
- 14:8
- نوشته شده توسط
- نخل بی سر
- شاعر:
-
محمدرضا سروری
حامد دهنوخلجی