السلام علیک یا حسن بن علی
بر باده ی شراب کرم تا لبم زدم
خطی درشت با قلمم روی غم زدم
آتش گرفت جان من از مستی شراب
نظم تمام شعر و غزل را به هم زدم
از خود برون شدم به جنان طعنه ها زدم
در زیر سایه ی کرمت تا قدم زدم
تا اینکه عشق را به همه ثابتش کنم
نام تو را به خط جنون بر علم زدم
با عیسوی مفاخره کردیم تا سحر
او از مسیح دم زد و من از تو دم زدم
کردم توسلی به دوچشمت و در خیال
بر روی دفترم دو سه طرحی قلم زدم
تا که مزار خاکی تان را کنم طواف
بهر ضریح و قبر تو نقش حرم زدم
بر روی گنبدی که نداری، به پرچمش
با خط سبز نام [حسن] را رقم زدم
هستم ز خاک پای تو "زائر " اگر شدم
مدیون لطف فاطمه ام از تو دم زدم
رامین برومند (زائر)
۹۷/۰۸/۱۵
۲۱:۰۰
- سه شنبه
- 15
- آبان
- 1397
- ساعت
- 22:34
- نوشته شده توسط
- زائر
- شاعر:
-
رامین برومند
ارسال دیدگاه