• جمعه ۱۷ مرداد ۰۴

 محمود اسدی

(نوحه)زهر جفا آتش زده بر قلب و جانم

۱۳۰۶

زهر جفا آتش زده بر قلب و جانم
شد قاتل من همسر نامهربانم
هرلحظه در تاب و تبم
جانم رسیده برلبم
ای داد بیداد ای داد بیداد
عمری به یاد مادر،آه از دل کشیدم
یادم نمی رود که در کوچه چه دیدم
شد گیسویم ازغم سپید
در کودکی قدم خمید
ای داد بیداد ای داد بیداد
در بین کوچه مادرم چون لاله پژمرد
دستم به دست مادرم بود و زمین خورد
رویش ز سیلی شد کبود
در چشم او سوئی نبود
ای داد بیداد ای داد بیداد
*****
شائق

  • پنج شنبه
  • ۱۷
  • آبان
  • ۱۳۹۷
  • ساعت
  • ۰:۲۴
  • نوشته شده توسط
  • میرکمال

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران