بر لب آمد جان من
بسته شد چشمان من
من غريب سامرايم
كشته ء زهر جفايم
يا مظلوم يا مولا
قلب من شد پر شرر
چشم من مانده به در
با غم و محنت قرينم
كاش مهدي را ببينم
يا مظلوم يا مولا
مثل گل پژمرده ام
ارث مادر برده ام
از در و ديوار خانه
ميكشد آتش زبانه
يا مظلوم يا مولا
- سه شنبه
- 22
- آبان
- 1397
- ساعت
- 21:54
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
مجتبی صمدی شهاب
ارسال دیدگاه