• دوشنبه 5 آذر 03

 حسن لطفی

زبان حال حضرت زینب سلام الله -(بر هم بساطِ شادیِ کاشانه میزنی)

608

بر هم بساطِ شادیِ کاشانه میزنی
وقتی که حرفِ رفتن از این خانه میزنی
کم‌کم که برگ برگِ تنت می شود کبود
رنگِ خزان به چهره‌یِ گُلخانه میزنی
با هر نفس چو شمعِ سحر آب می‌شوی
آتش به بالِ کوچکِ پروانه میزنی
تنها زمانِ دیدنِ بابا به چهره‌ات
دیدم تبسمی که غریبانه میزنی
دیشب که خواب چشمِ مرا لحظه‌ای ربود
دیدم دوباره مویِ مرا شانه میزنی

  • پنج شنبه
  • 24
  • آبان
  • 1397
  • ساعت
  • 20:21
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران