• شنبه 3 آذر 03

 قاسم قاسمی بیدهندی

-(کرده‌ام نذر که از نیزه نیفتد سر تو)

1199
1

#اسارت 
 
کرده‌ام نذر که از نیزه نیفتد سر تو
سر من زخم شود تیک نیفتد سر تو
 
از همان لحظه که رفتی بروی سر نیزه
نگران بودم و بی‌تاب نیفتد سر تو
 
چشم وا کن ببین همسفرم قاتل توست
دست او بار دگر کاش نیفتد سر تو
 
شامیان سنگ به دست عادتشان گردیده
کاش سنگی نخوری تا که نیفتد سر تو
 
نیزه‌دار تو که می‌داد تکان دستش را
کنده می‌شد دلم از جا که نیفتد سر تو
 
گفتم آن شب که تو مهمان خرابه گشتی
کاش که از دست رقیه نیفتد سر تو
 
دل أو خواست که خون از دو لبت پاک کند
و نگهدار تو باشد که نیفتد سر تو

قاسم قاسمی بيدهندی

  • شنبه
  • 26
  • آبان
  • 1397
  • ساعت
  • 20:46
  • نوشته شده توسط
  • قاسم قاسمی بیدهندی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران