کم کم سفید می شود موی سرم یابن الحسن
پژمرده و خشکیده شد بال و پرم یابن الحسن
حال خراب نوکرت محتاج یک دیدار توست
رحمی بکن بر حال و بر چشم ترم یابن الحسن
ای نور چشم فاطمه برگرد و از روی کرم
دستی بکش ای مهربان روی سرم یابن الحسن
بر جاده ی برگشت تو چشمم دگر خشکیده است
آرام جان یکدم نشین تو در برم یابن الحسن
جز تو ندارم همدمی ای لاله ی خوش بوی من
پس زودتر آقا بیا ای یاورم یابن الحسن
با یک دعایت می شوم از غصه و غم ها تهی
ای مهر تو باشد فزون از مادرم یابن الحسن
وحید زحمت کش شهری
- شنبه
- 10
- آذر
- 1397
- ساعت
- 11:1
- نوشته شده توسط
- وحید زحمت کش شهری
- شاعر:
-
وحید زحمتکش شهری
ارسال دیدگاه