حسینی هستم و آلوده ام آقا مرا حر کن
نباشم کمتر از خاک نجف امشب مرا دُر کن
شبیه گرد گاهی گِرد دشمن هستم و گه دوست
مرا در بندِ مهر خود ، رها از این تحیر کن
نفس آه و به دیده آب و دل آتش ، شدم خاکت
خدا را یا علی انسانم از این چار عنصر کن
نمی خواهم شبیه دشمنانت باشم از این پس
وجودم را به جودت خالی از خشم و تکبر کن
ز خود خواهی پس از عمری هنوزم از شما دورم
ز خود خالی نما جان مرا و از خدا پر کن
دلم را یا علی لبریز کن از حب احبابت
و از هر دشمنت در هر زمان پر ، از تنفر کن
کنون که یا علی گفتی «رئوفی» هر کجا هستی
خودت را کنج ایوان نجف دیگر تصور کن
- پنج شنبه
- 15
- آذر
- 1397
- ساعت
- 20:11
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
حسین رئوفی
ارسال دیدگاه