من در فراق رویِ تو کم غم نداشتم
غم، در فراق روی تو من کم نداشتم
بی مِهر و قهرت، آینهجان! هیچ هیچ هیچ
تصویری از بهشت و جهنّم نداشتم
از عشق من به تو، تو فقط با خبر شدی
غیر از خودِ عزیزِ تو، مَحرم نداشتم
روزی نشد که «آه» مرا همنفس نبود
شامی نشد که گریهی نم نم نداشتم
با اینهمه همین که غمت بود، خوب بود
کاری به کار عالم و آدم نداشتم ...
- سه شنبه
- 20
- آذر
- 1397
- ساعت
- 8:14
- نوشته شده توسط
- سید محسن احمدزاده صفار
- شاعر:
-
جواد شیخ الاسلامی
ارسال دیدگاه