توو قم گل ریختن رو مَحمِلا
توو شام سنگ میزدن به بچه ها
توو قم سلام بود و احترام
توو شام هلهله های خاص و عام
توو قم اشک شعف به دیده بود
توو شام رو نِی سرِ بریده بود
توو قم کسی نداره اضطراب
توو شام زینب میره بزم شراب
- سه شنبه
- 27
- آذر
- 1397
- ساعت
- 20:24
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
- 
                            امیر عباسی

 
                 
                 
                
                 
  
   
  
  
  
  
  
  
                                 
                                 
                                 
                                 
                                 
                                
 
     
     
     
     
                
                
ارسال دیدگاه