دل مرده است و پر به فراسو نمیزند
مردی که سر به خانهی بانو نمیزند
جبریل، صحن آینه را مثل خادمی
با هیچ چیز جز مژه جارو نمیزند
وقتی که این حرم پر از الطاف مادریست
پس با مزار مادرمان مو نمیزند
یک گوشه از فضائلتان «إشفِعی لَنا»ست
زائر که بیجهت به شما رو نمیزند
صد بار در بزن که در این شهر هر کسی
بر سینه دست رد بزند... او نمیزند
- چهارشنبه
- 28
- آذر
- 1397
- ساعت
- 12:59
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
حامد تجری
ارسال دیدگاه