• دوشنبه 3 دی 03

 علی اکبر لطیفیان

شعر شهادت مولا علی ع-(دور شمع پیکرت، گردیده ام خاکسترت)

9386
11

دور شمع پیکرت، گردیده ام خاکسترت
    ای به قربان تو و این رنگ زرد پیکرت
    از نفس های بلندت میل رفتن می چکد
    حق بده امشب بمیرم در کنار بسترت
    تا نگیرد خون تازه گوشه ی تابوت را
    مهلتی تا که ببندم دستمالی بر سرت
    حیف شد، از آن همه دلواپسی کودکان
    کاسه های شیر مانده روی دست دخترت
    کاش می مردم نمی دیدم به خاک افتاده است
    هیبت طوفانی دُلدل سوار خیبرت
    خلوت شب های سوت و کور نخلستان شکست
    با صدای وا علی و وای حیدر حیدرت
    شهر کوفه تا نگیرد انتقام بدر را
    دست خود را بر نمی دارد پدر جان از سرت
    با شمایی که امیر کوفه اید این گونه کرد
    الامان از کاروان دختر بی معجرت
    می روی اما برای صد هزاران سال بعد
    میل احسان می نماید غیرت انگشترت      
  علی اکبر لطیفیان

  • یکشنبه
  • 7
  • شهریور
  • 1389
  • ساعت
  • 20:21
  • نوشته شده توسط
  • مهدی نعمت نژاد

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران