یا فاطمه الزهرا(س)
اینکه نالان بین دیوار و در است
یادگار حضرت پیغمبر است
خانه وحی ودر آتش زده
زیر ابر جهل وکینه اختر است
می زند زهرا(س)،بابا را صدا
درد آلود آیه های کوثر است
او سفارش کرده ی طاها بود
اینچنین حالات او ناباور است
ضربه سختی به در کوبیده شد
چیده شد گل، غنچه او پرپر است
فاطمه روی زمین افتاده، وای
اشک ریزان، دست بسته حیدر است
وای از پهلو ومیخ داغ در
نیم بسمل مرغ حیدر مضطر است
ناله ی زهراست تا عرش برین
زینبش در ذکر مادر مادرست
با همان حالی که دارد فاطمه
بازهم فکر دفاع همسر است
اولین ظلمست بر آل رسول
لعن حق بر این گروه کافر است
مدتی نگذشته از هجر پدر
در میان آتش وخون دختر است
درجنان باشد پیمبر در عزا
غرق ناله اهل عرش داور است
شعر:اسماعیل تقوایی
- چهارشنبه
- 5
- دی
- 1397
- ساعت
- 13:40
- نوشته شده توسط
- اسماعیل تقوائی
- شاعر:
-
اسماعیل تقوایی
ارسال دیدگاه