چشمی که به حُسن تو نظر داشته باشد یک دم نشود آینه از روی تو غافل آفاق جهان در نظرش وادی طور است من بندۀ آن دل که در این قحط محبت بر پردۀ نیْنالۀ عشّاق نوشته است: دامان دلی گیر که چون لاله به هر دور تا منزل خورشید فقط یک مژه راه است بگذار به یکتایی خود شهره بماند جز خون جگر روزیِ روز و شب او نیست
حیف است ز خورشید خبر داشته باشد
ترسم که به حُسن تو نظر داشته باشد...
رندی که دل از غیر تو برداشته باشد
نالد به طریقی که اثر داشته باشد
آن ناله بلند است که پر داشته باشد
جامی به کف از خون جگر داشته باشد
گر شبنم ما شوق سفر داشته باشد
حیف است ز یوسف که پسر داشته باشد
این عاقبتِ آن که هنر داشته باشد...
- دوشنبه
- 10
- دی
- 1397
- ساعت
- 11:13
- نوشته شده توسط
- سید محسن احمدزاده صفار
- شاعر:
-
محمد علی مجاهدی
ارسال دیدگاه