این سُرخ جامه ی بَدَنَش را عَوَض کنم؟
یا دستمالِ زخمِ تَنَش را عَوَض کنم؟
افتاده ام به پای پرستوی زَخمی ام
شاید که قصدِ پَر زَدنش را عوض کنم
اَسما بیا کمک بده هنگامِ غسلِ یاس
وقتش شده که پیرُهَنَش را عوض کنم
پُر کرده خونِ تازه زمینِ حیاط را
باید دومرتبه کَفَنَش را عوض کنم
زینب نشسته کُنجِ در و آب می شود
باید که جای سوختَنَش را عوض کنم
باید که بَعدِ رفتنِ زهرا به شیوه ای
رؤیای هر شَبِ حَسَنَش را عوض کنم
تقدیرِمان نوشته خدا، پس نمی شود
شامِ فِراقِ دل شِکَنَش را عوض کنم
- سه شنبه
- 11
- دی
- 1397
- ساعت
- 18:36
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
رضا رسول زاده
ارسال دیدگاه