اشكامو ببين
اشكاي غمين
اشكائيه مادرت بهم داد رحمته
من از كوچيكيم
از اون بچگيم
پا روضه بزرگ شدم آقاجون يادته
پس من مالِتم
هرجا دنبالتم
تو هوامو داشته باش اگرچه زحمته
منــــو ببخش ....
آره خيلي من رو سياهم
منــــو ببخش ....
تو نبخشي آقا تباهم
منــــو ببخش ....
آخه زهرا داده پناهم
حسين آقام آقام ، حسين آقام آقام
با اينكه همش
دستم خاليه
اما دخترت هنوز حسابم ميكنه
وقتي كه دارم
گريه ميكنم
معلومه كه داره انتخابم ميكنه
هر يه اربعين
كه حرم ميبره....
از خجالت لطفش آبم ميكنه
رقيــــــه جان....
ميشه تو روضه ها بميرم
ســـــرم باشه....
زير پاي شما بميرم
تو صحـــنِ تو....
يا توي كربلا بميرم.....
حسين آقام آقام ، حسين آقام آقام
دنياي منه
آقاي منه
اون امام رضائيه كه مياد تو روضه ها
يادم نميره
كه اين اربعين
اسم من و هم نوشت براي كربلا
جونم به فداش
گريونه چشاش
آخه شباي جمعه ميره تا قتلگاه
يه مــــادري ....
داره مى خونه يا بُنَىَّ
داره ميـــــگه ...
پاشو اومد زهرا بُنَىَّ
خودم ديــــدم
ميزدي دست و پا بُنَىَّ....
حسين آقام آقام ، حسين آقام آقام
- جمعه
- 14
- دی
- 1397
- ساعت
- 12:18
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
عباس میرخلف زاده
ارسال دیدگاه