چه می توانم بیان نمایم بوصف زهرا ، ز طبع گویا
ستوده او را به قول شیوا، كه گفته طاها بر او«فداها»
تویی فروغ چراغ خلقت صفای ایمان زلال عصمت
تو آن همائی به اوج عزّت كه پر كشیدی به بیكران ها
شراب عرفان ازل تراوید شدی تو سرمست جام توحید
ز نشئۀ آن بسان خورشید كنی فروزان تمام دنیا
به اصل ایمان شدی تو نائل ز خویش فانی به حق واصل
تو هستی آری به صد دلایل فروغ عصمت بهای تقوا
تو شاهكاری ز صنع سرمد تو یادگاری ز نور احمد
به هر دیاری تویی مسدّد زلطف حی خدای دانا
به آفرینش یگانه گوهر صفات حق را نشان و مظهر
چو هست نورت زنور داور به جمله عالم تویی چو بیضا
بود مقامت بلند و شاهق نیازمندت همه خلایق
از آن بفرمود امام صادق كه امّ ما بِه ز جملۀ ما
حدیث و قولت ندای قرآن ولایت تو ولای قرآن
رضایت تو رضای قرآن توئی بقرآن مفاد و معنا
بود طریقت طریق عرفان ولایت تو كلید رضوان
بود نصیبش عذاب و نیران هر آن كه باشد ترا زاعدا
نمودی از دل چو خطبه ایراد بنای طغیان برفت بر باد
بلی جهان را زظلم و بیداد نمودی آگاه زنطق گویا
زنی كه اهل صواب باشد همیشه بر رخ نقاب باشد
پیام زهرا حجاب باشد چه پیش بینا چه پیش اعمی
اگر بپرسی زجور امّت چه گشته «فانی» گل رسالت؟
بود شهید ره ولایت به حق حیدر به جان طاها
- جمعه
- 14
- دی
- 1397
- ساعت
- 19:31
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
عباس داداش زاده
ارسال دیدگاه