از فاطمه گفتن همان خیرالعمل بود
میلاد او امروز نه، روز ازل بود
نور است او، در لازمان و لامکان است
هرجا که میبینیم هست و بینشان است
بیفاطمه جبریل هم نازل نمیشد
قرآن بدون کوثرش کامل نمیشد
سر در نیاوردیم هرگز از مقامش
میایستاد احمد برای احترامش
جان پیمبر، جان مولا بود زهرا
تفسیر پیوند دو دریا بود زهرا
تعریف ما از عشق در یک جمله این است
زهرا فقط کفو امیرالمومنین است
تلفیق عقلانیت و احساس زهراست
خیرالنسا تنها نه، خیر الناس زهراست
در خانهای کوچک هزاران راز دیدیم
از وصلههای چادرش اعجاز دیدیدم
اذن شفاعت روز محشر در کف اوست
تقدیر عالم لا به لای مصحف اوست
باید برای بردن نامش وضو داشت
دیدهست نابینا حجابی را که او داشت
خیر کثیرش میرسد از آیههایش
غرق دعایش خانۀ همسایههایش
ما که فقیریم و یتیمیم و اسیرم
باید فقط از دست او روزی بگیریم
یک زن بزرگِ جمله مردان زمین است
دنیا تماشا کن حقوق زن همین است
زن را چنین چشم و چراغ خانه گفتند
در شأن او «اَلمَراَةُ ریحانه» گفتند
عفت پر پرواز او باشد، قفس نیست
زن گوهر عشق است، ابزار هوس نیست
زن نیست آنکه فطرتش تاراج رفته
زن کیست؟ مرد از دامنش معراج رفته
جز راه دین رفتن برایش بینتیجه است
دنبال الگویید آیا؟ زن خدیجه است
آنکه خدا یک روز دنیا را به او داد
دنیاش را بخشید، زهرا را به او داد
زن را ز مردان هم فراتر میشناسند
عیسی بن مریم را به مادر میشناسند
زن جلوهاش در بطن عاشوراست آری
نور حسین از زینب کبراست آری
او که جهان شد زیر و رو با انقلابش
محدود بوده زینب آیا با حجابش؟
زینب به جای مردها هم امتحان داد
آزاد بودن در اسیری را نشان داد
حالا کمی در بیتهای آخرینم
باید بگویم از زنان سرزمینم
نامآور گمنام، نور در حجاباند
در اصل آنها صاحبان انقلاباند
آنها که فردای قیامت روسپیدند
جمعاند دور فاطمه، اُم الشهیدند
آن مادران که تا همیشه سرفرازند
با خون فرزندانشان تاریخ سازند
دنیا نمانده بیولیالله مردم
فرزند زهرا میرسد از راه مردم
تقویم ما عطری دگر دارد بهارش
زهراست بیش از هر کسی چشم انتظارش
از غربتش یک روز بیرون خواهد آمد
با لشکری از فاطمیون خواهد آمد
- پنج شنبه
- 20
- دی
- 1397
- ساعت
- 13:8
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
محمد رسولی
ارسال دیدگاه