بند 1
مادر چرا رو صورتت،غبار غم نشسته
اسیر غصه ها شدی،کی قلبتو شکسته
چرا برای رفتنت،همش دعا میخونی
زوده برای تو مادر،هنوز خیلی جوونی
مادر چرا آشفته ای از زندگی سیری
وقت جوانی از چه رو پیر و زمینگیری
از این دنیا خیر ندیدی تو
چه محنت هایی کشیدی تو
چی آوردن بر سرت مادر
گرفتی پهلو خمیدی تو
(ببار بارون دل پریشونه
داره مادر میره از خونه)
بند2
چرا چکیده اشک تو،رو گونه ی کبودت
خونی شده بسترت و،تموم تار و پودت
پریده رنگ رخت و،تاب و قرار نداری
نگاته رو به آسمون،قنوت گریه داری
دستی بکش بر موی من شانه بزن مادر
از درد بازویت نگو ای مادر مضطر
نرو خونه بی تو دلگیره
به تابوتت هی نشو خیره
نزن حرف رفتن ای مادر
که بابامون بی تو میمیره
(ببار بارون دل پریشونه
داره مادر میره از خونه)
بند3
میشه کنارمون باشی،کفن نخواه عزیزم
بعد تو بابامون میشه،بی سر پناه عزیزم
از داداشم حسن نگو،طاقت نداره قلبم
حدیث بی کفن نگو،طاقت نداره قلبم
مادر نگو از قتلگاه و از غم معجر
از آن وداع آخر و یک بوسه بر حنجر
عزیزِ مادر خداحافظ
یگانه دلبر خداحافظ
دارم میرم وعدمون باشه
کنار بی سر خداحافظ
(ببار بارون دل پریشونه
داره مادر میره از خونه)
با نوای زیبای کربلایی مهدی فخرالدین
- پنج شنبه
- 27
- دی
- 1397
- ساعت
- 21:7
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
امیرحسین سلطانی
ارسال دیدگاه