به گزارش خبرنگار مهر، به تازگی شهرداری مشهد در اطراف حرم مطهر رضوی اقدام به جمعآوریتابلوهای اطلاع رسانی با عنوان «راهنمای زائر» به روی کیسوکهای اطلاع رسان پیرامون حرم رضوی کرده و به جای آن تابلوهایی با موضوع «مرکز اطلاعات مسافر» را نصب کرده است
این تغییر نام به گفته مسئولان سازمان فرهنگی اجتماعی شهرداری مشهد به این منظور انجام شده است که مسهد شهری فراملی است و می طلبد از واژگان، مفاهیم و تعابیر استاندارد که مورد پذیرش مجامع بین المللی است برای معرفی اماکن این شهر استفاده شود تا در نزد گردشگر داخلی و خارجی قابل فهم و بهره برداری باشد.
با این همه جمعی از شاعران مشهد در اعراض به این اقدام عجیب شهرداری مشهد با سرایش قطعه اشعاری به اعتراض به این نوع نگاه و برخورد با شهر زیارتی مشهد پرداختهاند. در ادامه بخشی از این اشعار را میخوانیم:
از شهر اگر زمام را بستانید
جَم را ببرید جام را بستانید
ما زائر مشهدالرضاییم و شما
حاشا که ز ما امام را بستانید
شاعر: راضیه رجایی
.......
هر وقت که در راه زیارت خطر افتاد
در جان همه شوق رضا بیشتر افتاد
خاموش کنید آتش این همهمهها را
با آل علی هرکه در افتاد ور افتاد
شاعر: راضیه رجایی
..................
بر سر در این شهر چنین مرقوم است
«مشهد شهر رضاست» این مفهوم است!؟
یا زائر و یا مجاورند این مردم
تعریف جهان عاشقان معلوم است!
شاعر: رحیمه مهربان
....................
هر جا، دل عاشقان تو، عابر توست
کوکو...، هوهو...، جهان ما شاعر توست
البته اگر که دیگران بگذارند
ابر و مه و خورشید و فلک زائر توست
شاعر: رحیمه مهربان
..................
گذشت از ابروان و صورت و سر
ببین «اصلاح» ها رفته فراتر
یکی از حُسن اصلاحات این بود
که زائر هم مسافر گشت آخر!
شاعر: مهدی آخرتی
......................
هر سیر مسافر زمینی چند است؟
این داخلی کارگزینی چند است؟
تا با تلفن بپرسم ای مرد غیور!
نرخ رگ یک سیبزمینی چند است؟
شاعر: مهدی آخرتی
..................
مشهد همه اش نور زیارتگاه است
این شهر ز قیمت خودش آگاه است
ای راهزنان، نصیحتی! برگردید
مشهد حرم لشکر آل الله است
شاعر: سهیل حسنزاده
......................
نه خلق اسیر این گرانی می شد
نه دکّهی پیر ما روانی می شد
سطح خدمات روستایی در شهر
با تابلویی اگر جهانی می شد
شاعر: سیدابوالفضل مبارز
...........................
از موضع توهین و جسارت بروید
با تابلو بازیِ عبارت بروید
ای کاش به جای شهرداری یک بار
در عمر شریفتان زیارت بروید
شاعر: محمدحسین رحیمی
......................
از معنویت هر آنچه که بی خبرم
با عرف جهان غرب همراهترم
با زائر این حرم ندارم کاری
من تابلوی راهنمای سفرم!
شاعر: سعید تاجمحمدی
....................
هرچند فرودی و فرازی دارد
در هر قدم این مسیر، رازی دارد
با دیده ی بسته تا حرم می آید
زائر به علامت چه نیازی دارد!؟
شاعر: سعید تاجمحمدی
.......................
ما خیل کبوتران، مسافر هستیم
بر لب همه ذکر توست، شاعر هستیم
ای بارگهت حریم شیدایی و عشق
چون سوی تو آمدیم زائر هستیم
شاعر: سید جلال قوامی
- یکشنبه
- 30
- دی
- 1397
- ساعت
- 1:47
- نوشته شده توسط
- سید محسن احمدزاده صفار
ارسال دیدگاه