دلت میخواد بخندی باز/ ولی با آه نمیتونی
دلت میگه داری میری/ نگات میگه نمیمونی
برو ولی بدون
زدی آتیش به جون من/ داری میری بدونه من
چه زود میری چه با سرعت/ میشم تنها تو این غربت
نرو زهرا نرو زهرا
مارو کشتی با این حالت/ چقد سرفه!؟ چقد ناله!؟
خداحافظ گل یاسم/ که این روزا شدی لاله
از زخم رو سینت
خون تازه میشه جاری/ به روت اما نمیاری
پریشونم از آه تو/ پر از درده نگاه تو
نرو زهرا نرو زهرا
شعرو سبک:صادق اویسی
- دوشنبه
- 1
- بهمن
- 1397
- ساعت
- 13:56
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
صادق اویسی
ارسال دیدگاه