• دوشنبه 3 دی 03


غزل مرثیه ایام فاطمیه -(بی‎‌نگاهت، بی‌نگاهت مرده بودم بارها)

547

بی‎‌نگاهت، بی‌نگاهت مرده بودم بارها
ای كه چشمانت گره وا می‌كند از كارها

مهر تو جاری شده در سينۀ‌ دريا و رود
دور دستاس تو می‌چرخند گندم‌زارها

باز هم چيزی به جز نان و نمک در خانه نيست
با تو شيرین است امّا سفرۀ افطارها

باغ غمگين است، لبخندی بزن تا بشكفند
ياس‌ها، آلاله‌ها، گل‌پونه‌ها، گل‌نارها

برگ‌های نازكت را مرهمی جز زخم نيست
دورت ای گل، سر برآوردند از بس خارها

بعد تو دارد مدينه غربتی بی حدّ و مرز
خانه‌های شهر، درها، كوچه‌ها، ديوارها

نخل‌های بی‌شماری نيمه‌شب‌ها ديده‌اند
سر به چاهِ درد برده کوه صبری، بارها

  • دوشنبه
  • 1
  • بهمن
  • 1397
  • ساعت
  • 21:18
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران