• دوشنبه 5 آذر 03

 عباس میرخلف زاده

یا زهرا -(ازون روزي كه فاطمه ، رفتي دلامون شده خون)

1273
3

ازون روزي كه فاطمه ، رفتي دلامون شده خون
تو خونه رو هِي ميبينم ، خاليه جات كنارمون
پاشو يتيما تو ببين ، بالا سر مزارتن
صفا نداره خونمون ، چند روزه بي قرارتن


واسه مراسم ختم تو
مغيره رو ديدم ازون دورا
كه ميومد با قنفذ از راها
يه بغضي تو گلوم نشست زهرا


آروم آروم رسيدن پيشم
به حيدر تو تسليت گفتن
آهِ يتيماتو ميشنُفتن
ولي تو كوچه خنديدن رفتن


واااي ، خداحافظ آرومم
واااي ، خداحافظ خانومم

وااااي ، خداحافظ زهراجان


يادم نميره اشكمو ، ميذاشتي رو زخم تنت
ميگفتي كه شفا داره ، مرهمه واسه بدنت
يادت مياد خواستي ازم ، تو خونه گوشه حياط
كه با حسن درست كنم ، يه تابوت چوبي برات


يادته گفتي تا چند روزي
خيالتون راحت غذا پختم
وصيتم رو به حسن گفتم
تو هِي ميگفتي و من آشُفتم


گوشواره اي كه گم كردي رو
برات تو كوچه پيدا كردم
تا روشو از خاكا جدا كردم
يه چندتا لكه خون نگا كردم


واااي ، خداحافظ آرومم
واااي ، خداحافظ خانومم

وااااي ، خداحافظ زهراجان



ازون روزي كه رفتي و ، غريب گير آوردنمو
رفتي نديدي فاطمه ، كوچه زمين خوردنمو
ببين كه چشم من شده ، شبيه چشمِ اَبْرِ تو
دِقَم دادن تا اومدن ، براي نبش قبر تو


يه روزي تو كوچه ميديدم
يه گوشه گريه ميكنه مقداد
ميگفت سرش كشيدن فرياد
تا سيلي خورد بيادت افتاد


خبر داري تو اين چند روزه
شبا يه كابوسي ميبينم
تو حال غسلتو تلقينم
دارم رو تو لحد ميچينم


واااي ، خداحافظ آرومم
واااي ، خداحافظ خانومم

وااااي ، خداحافظ زهراجان


  • سه شنبه
  • 2
  • بهمن
  • 1397
  • ساعت
  • 18:47
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید


حجم فایل 779.81 KB
تعداد بازپخش 105
تاریخ بارگذاری سه شنبه 2 بهمن 1397 11:48

ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران