چنان که دست گدایی شبانه میلرزد
دلم برای تو با هر بهانه میلرزد...
چه رفته است به دیوار و در که تا امروز
به نام تو در و دیوار خانه میلرزد
چه دیده در که پیاپی به سینه میکوبد؟
چه کرده شعله که با هر زبانه میلرزد؟
هنوز از آنچه گذشتهست بر در و دیوار
به خانه چند دل کودکانه میلرزد
دگر نشان مزار تو را نخواهم خواست
که در جواب، زمین و زمانه میلرزد
ز من شکیب مجو، کوه صبر اگر باشم
همین که نام تو آرند شانه میلرزد
- پنج شنبه
- 4
- بهمن
- 1397
- ساعت
- 11:4
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
میلاد عرفان پور
ارسال دیدگاه