• شنبه 3 آذر 03


روضه شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها با نوای مجید بنی فاطمه -(السلامُ علَی الجوهرةِ القُدسیَّة فی تعیُّنِ الإنسیّة)

2834
7

السلامُ علَی الجوهرةِ القُدسیَّة فی تعیُّنِ الإنسیّة ، صورةِ النَّفسِ الکُلیّةِ ، جوادِ العالمِ العَقلیّةِ ، بِضعَةِ الحَقیقةِ النَّبویّةِ ، مطلع الأنوارِ العلویّةِ ، عینِ عیونِ الأسرارِ الفاطمیّة ، النّاجیةِ المُنجیّةِ لِمُحبّیها عن النّار ، ثمرة شَجَرة الیقین ، سیدة نساء العالمین ، المعروفة بالقَدْر ، المجهولةِ بِالْقَبرِ ، قُرّةِ عین الرَّسولِ ، الزَّهراءِ البتول ، علیها الصّلوة و السّلام.

بهترین مدح رو امام صادق برای مادرشون خوندن...سئوال کردند آقا جان یا امام صادق "اِنسیة الحَوراء" یعنی چی...؟حضرت گریه کرد...گفت حور العین تو این موجودات، تو فرشته ها، انقدر لطیفه اگه یه برگ گل رو صورتش بشینه جا میندازه...مادر ما فاطمه از حور العین هم لطیف تر بود...
حالا فهمیدی چرا هی زیر لب تو روضه ها میگی الهی بشکنه دست مغیره*

السلام ای ثمر عمر پیمبر زهرا
داده طاها لقبت حضرت مادر زهرا
کفو و همتای علی فاتح خیبر زهرا
به اَئمه شده ای حجت کبری زهرا
التماسیم و به الطاف شما محتاجیم
با همان دست دعا کن به خدا محتاجیم
وقت آن است که از خاک تو زَر جمع کنیم
چادرت را بتکانی و قمر جمع کنیم
باید از بین کلام نو نظر جمع کنیم
بازهم خطبه بخوانی و گوهر جمع کنیم
آن کسانی که به آئین خدا محتاج اند
به بیانات تو در دین خدا محتاج اند

*بی بی جان مردم خواب بودند...اگر بیدار بودند علی رو تنها نمیگذاشتند...اگه بیدار بودند غدیر رو به این زودی فراموش نمیکردند*

بگو از راه خدایی که فراموش شده
بگو از راهنمایی گه فراموش شده
از رسول دوسرایی که فراموش شده
بگو از حق ولایی که فراموش شده
پهلویت گرچه شکسته است ولی حرف بزن
بازهم فاطمه از حق علی حرف بزن
تو همان جمع فضائل تو همان جمع صفات
تو همان جلوه ی توحید تو همان جلوه ی ذات
احتجاجات تو لبریزِ دلیل و آیات 
راه بی راهه شود دم نزنی تو هیهات
بگو این فتنه ی با رآیت اسلام از چیست
بی تفاوت شدن اُمت اسلام از چیست
با ولای تو نوشتن نجات مارا
با تو امروز نداریم غم فردا را
پس مگیر از لب ما خواهش یازهرا را
انقلاب تو گرفته است همه دنیا را
چیست فرمان ولایت همه باهم بودن
همه در دایره ی فاطمه باهم بودن

* اِ چرا روضه نمیخونی زودی بگذر...روضه از این عمیق تر که روزگار کاری کرد...چیزی نگذشت...بعد از شهادت پیغمبر...عوضِ اینکه برن تسلیت بگن...روزگار یه کاری کرد فاطمه بین در و دیوار قرار گرفت...*

ای به زخم رخ و پهلو‌ی تو اکرام و سلام
ای که خون پسرت گشته قوام اسلام
فرصت گفتن از تو شده در این ایام
کربلا شرح غم توست به معنای کلام
از علی و غم او تو سخن آغاز نما
سفره ی درد غریبانه ی خود باز نما
غم علی، غصه علی،ناله علی، آه علی
نور الله علی، شمس علی، ماه علی
اول و آخر معراج علی راه علی 
پهلویت داد شهادت ولی الله علی
خوش ترین درد علی ،خسته ترین مرد علی
به زمین خوردن من نیز صدا کرد علی
___________
چند وقتی است سرم روی تنم میافتد
دست من نیست که گاهی بدنم میافتد
تقش لاله به روی پیروهنم میافتد
دست من کار کند مطمئنم میافتد
من چگونه بپرم بال و پرم سوخته است
بخدا بیشتر از تو جگرم سوخته است

* بین در و دیوار پهلوش و شکستن...بین در و دیوار بچش رو کشتن...وسطای کوچه جلو شوهرش غلاف به دستش زدن...آی جانم گریه کن فاطمیه...ایشالله هیچ وقت نبینی مادرت دست به دیوار بگیره...حاضری بمیری ولی یه وقت نبینی دست مادرت میلرزه...مادر ما دیگه چند وقته دستش بالا نمیاد موهای بچه هاشو شونه کنه...دیدی اونی که مریض داری میکنه یه جور خسته میشه...مریضم اگر مریضیش خیلی طول بشکه میگه خدایا راحتم کن بچه هام راحت بشت*

من ز تب کردن و بیمار شدن خسته شدم
بر سر خادمه سربار شدن خسته شدم
با تن سوخته تب دار شدن خسته شدم
من از این دست به دیوار شدن خسته شدم
شانه از دست من افتاد دلم زینب سوخت
چشم من بر حسن افتاد دل زینب سوخت

منبع: متن روضه

  • یکشنبه
  • 7
  • بهمن
  • 1397
  • ساعت
  • 18:46
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید


حجم فایل 4.10 MB
تعداد بازپخش 318
تاریخ بارگذاری یکشنبه 7 بهمن 1397 11:56

ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران