مهر تو دین منه عشق و ایین منه
روضه هات سرمایه ی قلب مسکین منه
اینها لطف مادری ست تپش هایم حیدری ست
هر کسی شغلی داره کار من هم نوکری ست
این سو و ان سو زدم افتادم زانو زدم
پا شدم از وقتیکه به مادرم رو زدم
اسم تو روح دعاست محور اهل کساست
نام تو توسله ائمه پیش خداست
خانه زاده هیأتم گریه بر تو عزتم
توو روضه ی فاطمه با جبریل هم خدمتم
مادر جانم السلام مادری کن باز برام
نگذار روزیم کم بشه رزق نوکری می خوام
ای گل یاس علی روح احساس علی
هم سنگ شیر خدا اشبه الناس علی
اه ای جوان مادرم ای قدکمان مادرم
رحمی کن بر زینبت پیشم بمان مادرم
جان فدای مرتضی جانم قربان شما
رو صورتت مونده است جای تازیانه ها
افتادی تو کوچه ها رو چادرت رد پا
داغ سیلی مونده بر رو صورت مجتبی
می خندید اون مرد پست راهتو تو کوچه بست
تنها نه پهلوی تو غرور حیدر شکست
- یکشنبه
- 7
- بهمن
- 1397
- ساعت
- 20:40
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
حسن کردی
ارسال دیدگاه