تبّت یدی ابی لَهب ، ای بی حیا نزن
دست جنون به غیرت آل عبا نزن
بنچاق را بهانه مکن راه را مبند
زورت نمی رسد به علی دست و پا نزن
قدّ مرا به قامت سَروَش عصا مکن
اینگونه زخم بر جگر مجتبی نزن
اینگونه نقد مزد رسالت نمی دهند
بانوی عصمت است حیا کن حیا نزن
چشم عموی فاطمه را دور دیده ای
محکم نزن ، به فحش نزن ، بی هوا نزن
راه عبور حضرت خورشید را مگیر
ماه بهشت را وسط کوچه ها نزن
در روز روشن آتش کینه بپا مکن
با بغض و کینه بر رخ خیرالنساء نزن
سیلی نزن به روح دو پهلوی مصطفی
ضربه به جسم و جان رسول خدا نزن
دیوار از اصابت او سر شکسته شد
با هر دو دست مادر مظلومه را نزن
یا زهرا ...
- دوشنبه
- 8
- بهمن
- 1397
- ساعت
- 10:49
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
محمود ژولیده
ارسال دیدگاه