• جمعه 10 فروردین 03

 محمد مهدی عبدالهی

اربعین و جاده های بی کسی

1960
4

 

اربعین و جاده های بی کسی

زینب و دنیایی از دلواپسی

حس نمودم اوج غربت را به تن

خورده ام طعنه ز اغیارت بسی

 

آمدم ،حال مرا بنگر حسین

ای برادر،ای تو هم سنگر حسین

کوله باری از مراثی در دلم

کعب نی هر لحظه بر خواهر حسین

 

بعد تو،این زینب و این ناله ها

این من و حزن و فراق لاله ها

ای سرت خورشید بام نیزه ها

مانده ام بین گل و آلاله ها

 

در مسیر کوفه تا شام بلا

من شدم با هر غم تو مبتلا

بوی خون آید هنوز از قتلگه

ای شهید خفته در کرب و بلا

 

من اسارت رفتم و قدم خمید

نیزه ها از پیکرت گلبوسه چید

ای تنت زخمی چو قلب دخترت

همچو مادر، پهلویت دشمن درید

شاعر:محمد مهدی عبدالهی

  • پنج شنبه
  • 9
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 14:8
  • نوشته شده توسط
  • محمدمهدی عبدالهی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران