تسییع شیانه
شب است ومردم شهر مدینه
همه خوابند ومولا هست بیدار
نگاهش هست بر تابوت زهرا
بگیرد اشک چشمانش به دستار
دگر لطفی ندارد زندگانی
برایش بعد از آن بانوی ایثار
زکف داده علی یار جوانش
یتیمانش به هجرانش عزادار
شود آماده تا در نیمه ی شب
سپارد خاک جسم پاک دلدار
چه تشییع عجیبی باشد امشب
غریبانه بدور از چشم اغیار
چه تشییعی که غرق در سکوتست
تمام گریه ها،آرام،غمبار
زمین وآسمان می گرید امشب
برای کشته ی دیوار ومسمار
بمانده زینبش در بین خانه
زداغ مادرش گردیده بیمار
علی امشب به گورستان نماید
وداع آخرش با پیکر یار
نمی خواهد دگر این زندگانی
که بی زهرای او باشد دل آزار
شعر :اسماعیل تقوایی
- دوشنبه
- 8
- بهمن
- 1397
- ساعت
- 12:56
- نوشته شده توسط
- اسماعیل تقوائی
- شاعر:
-
اسماعیل تقوایی
ارسال دیدگاه