• سه شنبه 15 آبان 03

 محسن صرامی

گوهر شناس -(مانده بود از شب براي گريه پاس ديگري)

420

مانده بود از شب براي گريه پاس ديگري
گريه جز تسكين دل دارد خواص ديگري

بغض اگرنشكست با شعر و شب و شور و سكوت
دست بايد زد سحر بر التماس ديگري

چند خط روضه براي اشك عالم كافي است
باز شد در بيت پاي ناسپاس ديگري

آتش و هيزم فراهم كرد،نعره مي كشيد
داشت آن جلاد بين دست داس ديگري

اشبه الناس اند آنها در لباس پارسا
حق مطلب را نگفتم با قياس ديگري

آيه ي تطهير را ناپاك ناديده گرفت
اوست شيطان رجيمي در لباس ديگري

ليله القدر پيمبر را كسي نشناخت قدر
جز علي پيدا نشد گوهر شناس ديگري

  • سه شنبه
  • 9
  • بهمن
  • 1397
  • ساعت
  • 19:39
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران