فاطمه ای نور چشمانم مرو
حال تو کردست حیرانم مرو
پیش من حرفی تو از مردن مزن
اینچنین منما پریشانم مرو
کودکانت کوچکند ومادری
مادر نیکوی طفلانم مرو
کم تو گوعجل وفاتی جان من
با دعای خود مرنجانم مرو
زندگی با تو سروسامان گرفت
بی تو من بیسر،وسامانم مرو
گرکه آبادم تو در پیش منی
می کند هجر تو ویرانم مرو
دردفاع از تو قصوری داشتم
بانویم،در فکر جبرانم مرو
التماست می کنم،زهرا بمان
گرنمانی من نمی مانم مرو
شعر:اسماعیل تقوایی
- جمعه
- 12
- بهمن
- 1397
- ساعت
- 2:4
- نوشته شده توسط
- اسماعیل تقوائی
- شاعر:
-
اسماعیل تقوایی
ارسال دیدگاه