• شنبه 3 آذر 03

 محمود اسدی

(غزل)خون پیراهن/غرقم به موج غصه و درد و محن علی

445

غرقم به موج غصه و درد و محن علی
حتی مرا نمانده توانی به تن علی

از لحظه ای که صورتم آسیب دیده است
من با اشاره با تو بگویم سخن علی

وقتی که بین کوچه عدو راه من گرفت
دیدم فتاد لرزه به جان حسن،علی

از بس که آب گشته تمام تنم،ببین
گریان شده به پیکر من پیرهن علی

از آن لگد که خصم به جسمم زده،بدان
خون می چکد هنوز ز پهلوی من علی

خیلی مواظبت ز حسینم نما،که من
دلواپسم به غربت آن بی کفن علی

ترسم تنش به هم بخورد زیر نعل ها
ترسم که مثل خاک شود آن بدن علی
*****
شائق

  • شنبه
  • 13
  • بهمن
  • 1397
  • ساعت
  • 14:29
  • نوشته شده توسط
  • میرکمال

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران