میری و دل من
توسینه بی قراره
میبینی چشامو
که داره خون میباره
نرو که میشم غریب تو عالم
چشام خیس و پریشون حالم
عزیز دلم بدون تومن خسته بالم
بمون فاطمه بمون فاطمه
➖➖➖➖➖➖
بند دوم
نزن حرف رفتن
که میده هی عذابم
نگاهت به تابوت
گرفته صبر وتابم
غمت رودلم چقد سنگینه
میبینی علی چقد غمگینه
فدای تو من شکسته شدی از کینه
بمون فاطمه بمون فاطمه
➖➖➖➖➖➖
بندسوم
چه سخته ببینم
وصیت کردنت رو
به زینب امانت
سپردی پیرهنت رو
حسینو ببین چقد بی حاله
توهم تودلت، غصه ی گوداله
خدانکنه ببینی،تنش پاماله
بانو_عالیه_رجبی
بصیر
- شنبه
- 13
- بهمن
- 1397
- ساعت
- 18:56
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
عالیه رجبی
ارسال دیدگاه