بند اول
پیچیده تو شهر،زهرا،رفتنیه وای
یار و غمخوار،بابا،رفتنیه وای
میزنن طعنه،مادر،رفتنیه وای
همسر شاهه،خیبر،رفتنیه وای
سه ماهه،نداریم روز و شب
سه ماهه،میباریم روز و شب
داره آب میشه کم کم مادر
کنارش،بیداریم روز و شب
سه ماهه،خونمونه،شبیه بیت الاحزان
روزامون سیاهه و شبا شام غریبون
سه ماهه که مادرم یه گوشه بستریه
شبا از درد کمر میباره مثل بارون
(وای از زمونه مادر جوونه)
(مادرم وای وای وای وای وای وای)
?بند دوم
الهی مادر،آخر،شفا بگیره
دوباره خونه،شور و،صفا بگیره
الهی سایش،باشه،بالا سرمون
نیاد اون روز که،بابا،عزا بگیره
چند روزه،که حالش خرابه
چند روزه،که شبا بی تابه
حتی شونه زدن به موهام
برای،مادرم عذابه
دیگه مادرم مثه قدیما نمیخنده
توی چهرش میبینم غمی که لونه کرده
با نگاهش میگه باباتون غریبه شهره
هواشو داشته باشید تو شهر پره نامرده
(دل بی شکیبه بابام غریبه)
(مادرم وای وای وای وای وای وای)
?بند سوم
نمیره از یاد،اون روز،چه وحشیونه
هیزم آوردن،آتیش،زدن به خونه
دستای بابا،رو بستن و،کشوندن
مادرم رو،میزدن،با تازیونه
همدس شد،با مغیره قنفذ
باغلاف،میزدن به بازوش
داداشم،رو همونجا،کشتن
شکستن،استخوون پهلوش
صدای،شکستنه،پهلوشو من شنیدم
رد خونشو روی دیواره خونه دیدم
اگه اونجا نبودم مادرمم میکشتن
زیر دست و پا بود و به داد اون رسیدم
(داغیه مسمار شد قاتل یار)
(مادرم وای وای وای وای وای وای)
- چهارشنبه
- 17
- بهمن
- 1397
- ساعت
- 11:0
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
امیرحسین سلطانی
ارسال دیدگاه