هوای باغ زیر چتر مژگانش طراوت داشت
همیشه باغبان نسبت به گل ها حسن نیت داشت
نگاه روشن ساقی به سمت تاکها چرخید
نگاهی که به خاک افتاد و تا افلاک وسعت داشت
سرم قربان آن ساقی که مستان را به وجد آورد
پرم از حسرت آن خم که سکری بی نهایت داشت
دلم درشب نشینیهای زلفش باز بیدار است
مگر در پیچ وخم ها میشود یک خواب راحت داشت
به جای شبنم از هر خوشه ای دُرنجف بارید
چقدر این دانه های بر زمین افتاده قیمت داشت
همان ساقی که کوثر شد خروشان از تماشایش
امیری که شبی روشن تر از صبح قیامت داشت
شبانگاهان فقط با چاه کوفه درد دل میکرد
سحر قبل از نماز اما به ساق عرش دعوت داشت
دمی در حلقه ی پیغمبران در عرش اعلی بود
دمی هم با یتیمان غریب کوفه خلوت داشت
شبیه ماه در تاریکی پس کوچه ها میگشت
به دوشش نان وخرما داشت یک دنیا سخاوت داشت
کدامین بنده از خوف خدا مانند او لرزید
کدامین شاه مثل او خبر از حال رعیت داشت
تمام روز در گرمای نخلستان عرق میریخت
ولی روی لبش یک عمر لبخند رضایت داشت
یتیمان و فقیران و اسیران عاشق اویند
علی با این جماعت سالها عهد اخوت داشت
کسی که از رکوعش نیز سایل دست پر میرفت
زمان صرف بیت المال بی اندازه دقت داشت
علی اهل یمن را با نگاه خود مسلمان کرد
علی درچشمهای روشنش نور هدایت داشت
ابوذرها و سلمان ها ومالک ها و میثم ها
خوشا آن کس که از نزدیک توفیق زیارت داشت
کسی که با زلال چشمه ساران بود خویشاوند
کسی که با تمام دشتهای باز نسبت داشت
من ازتفسیرهای آیه ی تطهیر فهمیدم
که وقت بردن نام علی باید طهارت داشت
علی تفسیر ناب آیه ی یوفون بالعهد است
فقط او اینچنین در نذر ودر پیمان صداقت داشت
علی السابقون السابقون السابقون بوده ست
که انوارش در این عالم هزاران سال قدمت داشت
امیر المومنینی غیر از او عالم نخواهد دید
امیری را که قبل از ادم و حوا ولایت داشت
زمین وآسمان را بر سر انگشت می چرخاند
نمی دانم زمانی هم برای استراحت داشت
دروغی بدتر از این را کسی نشنیده در عالم
که میگویند مولا در دلش شوق خلافت داشت
خدا با صوت او با حضرت خاتم تکلم کرد
حدیث محکم معراج را خواندم حقیقت داشت
زبانم لال اگر ایزد به صورت مثل انسان بود
علی تنها علی تنها علی با او شباهت داشت
ولی الله الاعظم مرتضی حیدر ابالایتام
میان اسمانها هم به این القاب شهرت داشت
به دنبال خیانت بود ولبریز از دو رنگی ها
کسی که ظاهرا در محضر او قصد بیعت داشت
از آن نامرد مردم بی وفا مردم
که از اول به بغض وبی وفاییهایشان بسیار عادت داشت
من از فزت ورب الکعبه فهمیدم که بایستی
برای رستگاری دائما شوق شهادت داشت
چه از مستدرک حاکم چه از تاریخ یعقوبی
که در بابغدیر از حضرت خاتم روایت داشت
چه از صحاح سته که به حقش معترف هستند
چه از ارجی که بین عالمان اهل سنت داشت
چه از اعجاز کعبه فتح خیبر یا که رد الشمس
چه از تقوا وتدبیری که هنگام قضاوت داشت
چه راحت میشود فهمید حق با مرتضی بوده
وتنها او برا جانشین بودن لیاقت داشت
کمیل وجامعه ندبه امین الله عاشورا
همیشه درکنار او دعا شوق اجابت داشت
سرانجام تمام بیتها را او رقم زد چون
خودش در انتخاب واژه های من دخالت داشت
- پنج شنبه
- 18
- بهمن
- 1397
- ساعت
- 11:6
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
احمد حسین پور علوی
ارسال دیدگاه