ميونه قلبم آتيشه
داره وجودم آب ميشه
-
الهى مادر به فدات
فداى اون قد و بالات
چى اومده سرِ چشات
-
بيا به داد من برس
ببين كه از پا افتادم
كجايى ميوه ى دلم؟
زندگى رفته از يادم
-
الهى مادر برات بميرم
نشد كه خون از سرو روت خودم بگيرم
-----------
بنددوم
سكينه روضه ميخونه
از شام و از تازيونه
-
از مجلس شراب ميگه
از گريه ى رباب ميگه
از اون همه عذاب ميگه
-
ميگه توو بازاراى شام
به اشكاشون ميخنديدن
يه عده اى ميخوندن و
يه عده هم ميرقصيدن
-
چنتا نشونه داره رو گونش
جون منو گرفته با زخماى شونش
-----------
بند سوم
ببين پريشونه حالم
خودت بيا به دنبالم
-
ميخوام بميرم عزيزم
مثه خزونم....ميريزم
از داغ چشمات مريضم
-
رباب كه از عليش ميگه
آتيش ميگيره پيكرم
ميگم تورو حلال كنه
آخه منم يه مادرم
-
مونده رو قلبم داغت علمدار
رفتى بدون مادرت...خدانگهدار
آرمان صائمى
سبك:جناب آقاى نيكخواه
- پنج شنبه
- 18
- بهمن
- 1397
- ساعت
- 12:5
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
آرمان صائمی
ارسال دیدگاه