سلام ای یوسف زهرا
تا کی آقا ز تو دوری
بگو کی میرسه پایا
ن ِ این دوری و مهجوری
سلام ای مهربون من
کجایی دلربای ما
گرفتاریم خودت مولا
دعایی کن برای ما
کجایی ای پناه من
کجایی آخرین معصوم
دمشقی ، کربلایی ؟ یا
کنار قبر نامعلوم
بیا آقا بسه دوری تو با هجران دلای ما رو سوزوندی
میشد کاشکی میومدی خودت امروز برامون روضه میخوندی
———————————————
بخون از روضه ی کوچه
از افلاکی ترین چادر
بگو از مادری خسته
از اون خاکی ترین چادر
هوای کوچه چی شد که
یهو با سایه ای بد شد
و با دستای اون خار کن
جلوی مادرت سد شد
بخون از گوش و گوشواره
بخون که بیحیا خندید
بگو از غیرتش حسن
چجور تو کوچه میلرزید
بیا آقا بخون روضه نگو مولا تو از سیلی
خبر داره حسن تنها فقط از صورت نیلی
رامین برومند (زائر)
- جمعه
- 19
- بهمن
- 1397
- ساعت
- 18:10
- نوشته شده توسط
- زائر
- شاعر:
-
رامین برومند
ارسال دیدگاه