زبانحال امیرالمومنین بعد از شهادت حضرت زهرا
بند اول
سر مزارت بی تابم
میلرزه از گریه شونم
با اشکای چشمام واست
نماز و قران میخونم
دیدی چجوری آخرش
خوشیمونو به همزدن
چقد بلا سرت اومد
درست جلو چشای من
وقتی که سر قبر تو میشینم
انگاری همون روزا رو میبینم
تو کوچه شدی نقش رو زمینو
از اونروز دیگه با غمهمنشینم
یازهرا بدون تو میمیرم
بنددوم
سرمزارتانگاری
با اشک حسرت جون میدم
میدونی که توی عالم
تو بودی تنها امیدم
شدم غریب روزگار
کجایی ذوالفقار من
حالا دیگه بدون تو
خزون شده بهار من
بعد تو به درد و غصه دچارم
بعد تو چجوری طاقت بیارم
بعد تو تموم داره میشه کارم
وقتی که میبینم نیستی کنارم
یا زهرا بدون تو میمیرم
بندسوم
ببینکه بعد از تو زهرا
رسید به اینجا کار من
چیه ازاین دردبالاتر
که پیشنماز باشه دشمن
یه حرفی چن روزه روی
زبون اینو اون شده
پیچیده توی شهرمون
مغیره پهلوون شده
هر وقت که میبینم همسایه هارو
میافته یادم اون ثانیه هارو
آثارت هنوز باقی مونده زهرا
میبینم رد خونِ رو دیوارو
- جمعه
- 19
- بهمن
- 1397
- ساعت
- 23:28
- نوشته شده توسط
- سید محسن احمدزاده صفار
- شاعر:
-
حسین نوری
ارسال دیدگاه