• دوشنبه 3 دی 03


غدیریه -(از کران مشرق آمد عالم آرا در غدیر)

594

از کران مشرق آمد عالم آرا در غدیر
با طلوعی جاودان، خورشید بطحا در غدیر

مسند انداز زمین شد آسمان آن دم که دید
در فراز این فرود، عرش معلاّ در غدیر

زآن دو پیکر تیغ تا جوید فروغ ایزدی
خیمه بر بام فلق افراشت جوزا در غدیر

ریخت گردنبند پروینی به بزم آفتاب
بر جبین موج، رقصان شد ثریا در غدیر

هر ستاره دیده ای شد، دیده ای چشم انتظار
کهکشان را تا ببیند، مرتضی را در غدیر

تا علی دست خدایی کرد بیرون ز آستین
از بغل بیرون نیامد دست بیضا در غدیر

با ولایت استوار آیین یزدانی نگشت
بر اهورایی سریر نور، الاّ در غدیر

مثل شبنم پاک از دامان گل پرواز کن
تا مگر آگه شوی از راز دریا در غدیر

برکه کی دریای پر گوهر برآرد در کنار
ای عجب ناممکن آمد ممکن، امّا در غدیر

زآن خم سربسته خضر آورد، آب زندگی
مردگان را مژدگانی جان، مسیحا در غدیر

تا برافروزد تنور شعله خیز کربلا
سرکشید از خاک گلگون، لاله لاله در غدیر

  • یکشنبه
  • 21
  • بهمن
  • 1397
  • ساعت
  • 18:0
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران