• جمعه 2 آذر 03


عید ولایت حضرت امیرالمومنین علیه السلام -(خیز و ساقیا می ده زان شراب روحانی)

649
1

خیز و ساقیا می ده زان شراب روحانی
تا که چشم دل گردد زان شراب نورانی
بینم آیت حق را در لباس انسانی
محو او شوم، او راست جلوه های ربّانی
رخ به درگهش سایم وارهم از این زندان


خیز و از غدیر خم، باده ی تولاّ ده
زن به تار دل چنگی، دم زِسرّ مولا ده
در سرادق لاهوت، بانگ لا و الاّ ده
زین حضیض خاکم جا، بر مقام بالا ده
تا بیان کنم سرّی من زِسِرّ اَلرّحمان


خاتم رسل چون خواست پای دین زند خاتم
پایه های ایمان را ز امر حق کند محکم
از طفیلی هستی، از بنای این عالم
دم زند، نماید فاش، سرّ عالم و آدم
شد به منبر و گفتا آن خلاصه ی امکان:


هر که را منم مولا حیدر است مولایش
من رسولم و باشد او ولی والایش
جبرئیل با من گفت ز امر حق تعالایش
تا زنم بر این دلها سکه ی تولاّیش
آیتی در این باره آمده است در قرآن


اوست جانشین من بعد من در این امّت
جان اوست جان من، مشی اوست بر عصمت
ما سوای را باشد مرتضی علی، علّت
بین خالق و مخلوق اوست رابط و حجّت
کشتی حقیقت راست، ابن عمّ من سکان


من مدینه علمم حیدر است من را باب
سرّ عَلَّم الأسما اوست یا اولی الالباب
در میان این امّت وَز گروه این اصحاب
بعد من به غیر از او، کس نه لایق محراب
او وصی بر حقّ است، اوست حجّت یزدان


شاهد وجود کون در ازل علی باشد
لایزال در هستی لم یزل علی باشد
کون چون بُوَد معلول آن علل علی باشد
پیشوای جنّ و انس در عمل علی باشد
هستی است همچون جسم، حیدر است او را جان


هر که قرب حق خواهد راه مرتضی پوید
چون گیاه در پای آن گل از وفا روید
در رخ علی باید جلوه ی خدا جوید
از لسان او باید نام کبریا گوید
مرتضی است در اسلام، رکن محکمی ز ارکان


من نه مدح او گویم مدح او به قرآن شد
هم به شأن او نازل هل اتی ز یزدان شد
حبّ آن ولی اللّه پایه های ایمان شد
از نخست «حکمت» را با خود عهد و پیمان شد
جز رهش نپوید راه، جز به پاش ننهد جان

  • پنج شنبه
  • 25
  • بهمن
  • 1397
  • ساعت
  • 12:1
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران