علمدارم
تو رفتي مادر يه عمره غم دارم
سه ساله كه هِي روزامو ميشمارم
شب و روز گريه فقط شده كارم
علمدارم ٣
يه عُمره كه با مشك پاره دلم ريخت
تا ديدم رباب هِي ميباره دلم ريخت
يه عمره كه هرجا ديدم بچه دختر
تو گوشش يه گوشواره داره دلم ريخت
اي ، دلداره رقيه ، اباالفضلم ، اباالفضلم
اي ، غمخواره رقيه ، اباالفضلم ، اباالفضلم
اباالفضلم ، اباالفضلم
علمدارم
گُلِ من شيرم حلال تو مادر
شنيدم مادر كه اون دمِ آخر
اومد پيشت زهراي شكسته پر
علمدارم ٣
پيش چشماي فاطمه رو سفيدم
فداي حسينش كه قامت خميدم
ميسوزم ازون روز كه توو دست زينب
يه تيكه لباس حسينش رو ديدم
اي ، اُميّدِ زينبين ، اباالفضلم ، اباالفضلم
اي ، دلگرميه حسين ، اباالفضلم ، اباالفضلم
اباالفضلم ، اباالفضلم
علمدارم
ميون سينه يه كوهي از درده
شنيدم كه حرمله چه نامرده
ازين مشك معلومه با تو بد كرده
علمدارم ٣
فداي حسينم كه تير خورده چشمات
فداي حسينم تَرَك خورده لبهات
تو مادر داري و حسينم غريبه
فداي حسينم كه افتاده دستات
اي ، آب آور حرم ، اباالفضلم ، اباالفضلم
شد ، دستاي تو قَلَم ، اباالفضلم ، اباالفضلم
اباالفضلم ، اباالفضلم
- سه شنبه
- 30
- بهمن
- 1397
- ساعت
- 19:43
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
عباس میرخلف زاده
ارسال دیدگاه