به جز مهر علی در دل ندارم دلبر دیگر
نباشد عاشقان را غیر دلبر ، دل برِ دیگر
من از پیمانۀ شاه ولایت آنچنان مستم
که از ساقیّ سیمین بر نخواهم ساغر دیگر
رُخش مرآت حق ، آئینه دارش مهر عالمتاب
بدین آئینۀ روشن نزیبد زیور دیگر
بلندای آسمان در برزخ مهر جهان آرا
که از سطح زمین پیداست مهر انور دیگر
اگر باد صبا آرد شمیم جانفزایش را
چه حاجت بر مشام جان شمیم عنبر دیگر
ز پیر عقل پرسیدم خداوند است علی ، گفتا :
مگو این نکته جز داور نداری داور دیگر
خدا خود خودنمایی کرده در خلقت حیدر
عقیمند امّهات اربعه بر حیدر دیگر
نبودی گر به دستش ذوالفقار ، اسلام کی بودی؟
نیاید بر صف هیجا به جز وی صفدر دیگر
زبان قاصر ، قلم عاجز به وصفش زانکه در قرآن
نهاده بر سرش از «إنّما» حق افسر دیگر ( 1 )
پیمبر گفت : من چون موسیم تو همچو هارونی ( 2 )
و لیکن نیست بعد از من علی - پیغمبر دیگر
به روز بیست و پنجم در مدینه ماه ذی الحجّه
به مسجد سائلی بود از نفوس کشور دیگر
سؤال از حاضرین کرد کسی چیزی نبخشیدش
شرار یأس زد اند دل وی آذر دیگر
علی آن رکن ایمان بود راکع در خور یزدان
نبود اندر دلش جز حیّ داور منظر دیگر
بسائل خاتَمی بخشید در حال نماز آن شه
چه خاتَم مثل آن چشمی ندیده گوهر دیگر
امین وحی از یزدان پیام آورد بر طاها
ندارد مسلمین جز ابن عمّت سرور دیگر
گریز قتلگاه
ز خاتم بخشی حیدر حسین افتاد بر یادم
به «بجدل» داد آن سلطان دین انگشتر دیگر
پیِ انگشتری اهریمن انگشت سلیمان را
به یغما بر و بر زهرا عیان شد محشر دیگر
یکی از تن قبا و آن دگر پیراهنش بر کَند
ولی ناید چو بجدل بر جهان غارتگر دیگر
به سر شور (حسینی) بر زبان نام حسین دارم
به سعدی زمان مشهورم اندر دفتر دیگر
ز بیداد مخالف در جوانی پیر گردیدم
چو من شور (حسینی )کی بیفتد بر سر دیگر
ـــــــــــــــــــــ
( 1 ) سوره مائده آیه 55
( 2 ) حدیث شریف " أنتَ مِنّی بِمَنزِلَةِ هارونَ مِن موسى، إلّا أنَّهُ لا نَبِی بَعدی. براى من، به منزله هارون براى موسى هستى، جز آن که پیامبرى پس از من نیست.
- چهارشنبه
- 1
- اسفند
- 1397
- ساعت
- 20:16
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
سعدی زمان سیدرضا حسینی
ارسال دیدگاه