ماه، ماه جمادیالاولی است
ماه میلاد زینب کبراست
اهلبیت نبی همه شادند
شادتر قلب حیدر و زهراست
دختری زاده حضرت زهرا
که سراپای، سیدالشهداست
صلوات خدا بر این دختر
که جمال خدا در او پیداست
این همانا همان بهشت علی است
زینت اُمّ و زینت باباست
بر لبش نغمۀ رأیتُ جمیل
بر زبانش پیام عاشوراست
چشم حیدر هماره میگوید
این همان قهرمان کرب و بلاست
کوثر کوثر رسول خدا
مادر سربلند صبر و رضاست
شیر از فاطمه ننوشیده
همه چشم انتظار جام بلاست
چشم آیندهبین او میگفت
اشک ما نوش و گریه خنده ماست
تا به عشق حسین سرشکنم
محمل و کوفه کو؟ حسین کجاست؟
من پیامآور حسین استم
گودی قتلگاه غار حراست
حج من چیست طوف رأس حسین
مروهام کربلا و شام، صفاست
خون فرق من و جبین حسین
نخل دین را همیشه آب بقاست
پرچم حق به دست ماست بلند
تا خداوندی خدا برپاست
نام زینب کنار نام حسین
تا قیامت ز خلق، عقدهگشاست
من و او در کنار هم بودیم
که خدا هست و بود را آراست
من برای حسین خلق شدم
روز اول خدا چنین میخواست
من سراپا حسینیام آری
هر که خواند مرا حسین، رواست
هر مصیبت به کام من شیرین
هر بلایی به چشم من زیباست
تشنهکام شرار تشنگیام
بلکه در کام من عطش، دریاست
خیمۀ سوخته بهشت من است
شعله خوشتر ز لالۀ حمراست
مقتل خون بود سفینۀ نور
سر بالای نی چراغ هداست
با کجیها هماره بستیزیم
تا نماییم خلق را ره راست
منبر من کنار تخت یزید
منبر او میان طشت طلاست
زخم ما زخم خلق را مرهم
درد ما بهر اهل درد، دواست
همگی بشنوید از زینب
پیش اهل ستم سکوت، خطاست
این خروش خطابۀ زینب
این ندای سر بریدۀ ماست
بندۀ ذات حی یکتا نیست
هر که قدش به پیش ظلم دوتاست
نخل میثم همیشه خرم باد
که زبانش به مدح ما گویاست
- یکشنبه
- 12
- شهریور
- 1391
- ساعت
- 5:42
- نوشته شده توسط
- جواد
- شاعر:
-
استاد حاج غلامرضا سازگار
ارسال دیدگاه