ای حُسنِ مطلع همۀ عاشقانه ها
حس لطيف پرشده بين ترانه ها
زهراترین ستارۀ اوجِ کرانه ها
از تو شنيده اند تمام زمانه ها
دیگر به خانۀ همه دختر مقدس است
با جلوۀ تو واژۀ مادر مقدس است
*خوش به حال اونهایی که این نعمت رو دارند فردا میرن صورتش رو میبوسن، کف پاشو می بوسند، دست شو میبوسن ... خدا رحمت کنه همه مادرهایی که اسیر خاکند و فردا فرزندان شون کنار قبرشونند؛ قدر این نعمت رو بدونید*
دیگر رسیده است زمان رسیدنت
سیب بهشت، لحظه ی از شاخه چیدنت
گوشِ خدا نشسته به پای شنیدنت
چشمان مرتضی شده مبهوت دیدنت
تو آمدی برایِ نبی مادری کنی
هجده نفس به پایِ علی حیدری کنی
*اصلا تو مال اینجا نبودی .. تو برا همین اومدی .. تو آمدی برای نبی مادری کنی .. هجده نفس به پای علی حیدری کنی ..*
هر واژۀ رسیده کنار تو کال شد
عاشق شدن بدونِ تو امری محال شد
تصوير آب با نظر تو زلال شد
قرآن به يُمن سورۀ تو لم يزال شد
شبهای قدر ما به تو پیوند خورده است
تقدیر را خدا به دو دستت سپرده است
*ای جانم فدایت بی بی جان...*
هر كس كه دم زده ز كلامت كليم تر
ای از همه به امر ولايت سهيم تر
در بین خانوادۀ رحمت ، رحیم تر
هر نسل دورتر شده از تو ، عقيم تر
نسل تو نسل یلتقیان و مطهر است
هر کس که بوده دشمنِ نام تو ابتر است
یک مصحفِ الهیِ غرق مطالبی
مثل اصولِ دینی و ارکانِ واجبی
تو مظهر العجائبِ شاهِ عجائبی
مصداق ديگر اسداللهِ غالبی
قرآن نوشته است به دریا مُلَّقبی
اصلاً علی تویی که به زهرا مُلَّقبی
تو آمدی جهانِ محقر بزرگ شد
با تو مقام و رتبۀ مادر ، بزرگ شد
هر کوچکی به نام تو دیگر بزرگ شد
اینگونه بود سورۀ کوثر بزرگ شد
هستی ، شبيه دستۀ دستاس دست توست
عالم فدايی دلِ حيدر پرست توست
جاری شد از خروشِ قنوت تو صد قنات
ای دختر مباهله، ای همسر زکات
نام تو نقش بر علم کِشتی نجات
ای مادر حماسۀ حی علی الصلاه
در کربلا و شام، تو در یاد زینبی
حس غرورِ مخفی فریاد زینبی
فرزندهایِ تو همه طوفان غیرتند
در جنگ و صلح مرد نبرد و شهامتند
فرزندهایِ تو همه مست ولایتند
لب تشنه های جام شراب شهادتند
فرزندهایِ تو حسنی و حسینی اند
دلداده هایِ نهضت پاکِ خمینی اند
موج محبتت به دلِ ما نشسته است
با عشقِ تو طناب تعلق گسسته است
مادر! شبیه تو دل ما هم شکسته است
بر سینه ام جمال علی نقش بسته است
این سینه را به سینۀ سَینا نمی دهم
یک ذرّه از محبت زهرا نمی دهم
- دوشنبه
- 6
- اسفند
- 1397
- ساعت
- 19:33
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
ارسال دیدگاه