• سه شنبه 15 آبان 03


مدح حضرت زهرا سلام الله علیها -(مدح حضرت زهرا سلام الله علیهامدح حضرت زهرا سلام الله علیها)

658

زحسنش عالمی را غرق غوغا می کند زهرا
بنازم من به غوغائی که بر پا می کند زهرا

هزاران گل سر از خجلت به پایین افکنند آری
سرخودرا به هنگامی که بالا می کند زهرا

به آسانی تواند صد هزاران دل به دست آرد
که صید دل نه با سعی و تقلا می کند زهرا

صفایش تا چه حد باشد نمی دانم فقط دانم
صفا را از صفای خود مصفا می کند زهرا

به آسانی دل از ختم رسالت بردن آسان نیست
به خود این سخت را آسان چه زیبا می کند زهرا

فدای این چنین حسنی شوم کز دولتش عمری
خودش را لایق گنج فداها می کند زهرا

خودش ام ابیها و خودش صدیقه کبری
بجز خود را از این القاب منها می کند زهرا

علی اعلی و زهرا واله خود کرده اعلارا
هرانچه می کند در حد اعلا می کند زهرا

علی هرچند خود شیدا کن دنیا و مافیها ست
چنین شیدا کنی را نیز شیدا می کند زهرا

علی صراف صرافان حسن و پیش این صراف
جهان راکمترازیک موی زهرا می کند زهرا

به جزچشم علی آیینه ای او را نمی زیبد
دراین آیینه حسنش را تماشا می کند زهرا

دم جان بخش لطفش جان به هر دل مرده می بخشد
دلا واضح بگویم کار عیسا می کند زهرا

دودستی گرسپاری دل به او عزت بدست آری
دراین بازار عشق این گونه سودا می کند زهرا

چه کم دارد ز خوشبختی دلی که حب او دارد
نداران را از این اکسیر دارا می کند زهرا

زسر تا پای این زن مردی و مرادنگی بارد
عجب مردانگی از خود هویدا می کند زهرا

فقط دنیا نباشد عرصه جولان این بانو
خدا داند چه جولانی به عقبا می کند زهرا

رضای خاطر عشقش به دست آید اگر امروز
زلطف و مرحمت بنگر چه فردا می کند زهرا

هواخواهان خود را روز محشر بین آن غوغا
چه راحت با نگاه خویش پیدا می کند زهرا

در آن جایی که حافظ گفت کس کس را نمی پرسد
محبان خودش را یاد آنجا می کند زهرا

مبرازیا د یادش را اگر خواهی کند یادت
به یادش باش چون یاد از احبا می کند زهرا

تمنای رضایش شرط انصاف کسانی که
زحق بخشایش آنان تمنا می کند زهرا

تسلای تهیدستان عشقش این سخن باشد
که با چون ما فقیری هم مدارا می کند زهرا

اگر سازی مهیا یک دل رحمت طلب اورا
برایت رحمت خودرا مهیا می کند زهرا

چوبیمارش شدی از ناطبیبان روی گردان شو
که بیمارخودش را خود خود مداوا می کند زهرا

به سوی ما کند یک لحظه گرسمت نگاهش را
زتاثیرش خدا داند چه با ما می کند زهرا

دردرگاه عشقش چون خودش تا بی بدل باشد
در درگاه خود را رشک درها می کند زهرا

اگر یک عمرمی باید درش را زد بزن ای دل
که یاد آخر ز دل های شکیبا می کند زهرا

در اورا بزن درهر زدن باخود بگو ای دل
که این دررا به رویم عاقبت وا می کند زهرا

به دستت داد عشقش (کامران) طبع خدا دادی
بنازم آن عطایی را که اعطا می کند زهرا

  • چهارشنبه
  • 8
  • اسفند
  • 1397
  • ساعت
  • 20:24
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران